مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید.
روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند.
هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره 900 گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت:دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن 900 گرم است.
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت:
ما ترازویی نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار مى دادیم!
اسلام با در نظر گرفتن استعدادهای بالقوه آدمیان سعی در ارتقای جایگاه معنوی انسانها در نزد خداوند دارد. این نوع نگرش در تمام دستورات ائمه و سفارشهای دین اسلام نهفته است، بطوریکه با ارائه دستوراتی عینی و ملموس در رابطه با زندگی روزمره و امورات دنیوی انسانها، جانب تعادل را پیش گرفته است و نه مانند برخی ادیان با جانب داری از امورات دنیایی، آخرت را رها کرده و نه با اساس قرار دادن آخرت، ریاضتگرایی دنیایی را پیش گرفته است .
شوخی و طنز یکی از ویژگی های رفتار آدمی است که هم می تواند به عنوان یک قابلیت مورد استفاده قرار گیرد و هم می تواند به عنوان یکی از اخلاقیات ناپسند جلوه کند.
بپرهیز از شوخی!
امیرالمومنین علی(ع) می فرمایند: «بپرهیز از شوخی و بازی و مزاح و خنده و سخنان بی فایده و باطل.»
چاشنی کارهای جدی کمی شوخی!
و در جایی دیگر می فرمایند: «أعقل الناس من غلب جده هزله و استظهر على هواه بعقله»؛ عاقلترین مردم کسی است که کارهای جدی او برشوخیاش غالب باشد و کمک گیرد از عقل خود برای غلبه بر هوا و خواهش خود.
در واقع حضرت می فرمایند اگر می خواهید در زمره انسانهای عاقل بهشمار آیید، باید کارها و امورات جدی شما بر شوخی و خنده شما پیشی گیرد. حضرت در این گفتار ما را از شوخی منع نمیکنند بلکه میگویند سعی کنید در کنار کارهای جدی زندگیتان کمی شوخی چاشنی کنید نه این که در کنار شوخی و خنده کمی کار جدی چاشنی کنید!
همان طور که در قسمت های پیشن بیان شد اسلام در زمینه شوخی و خنده نیز، جانب اعتدال را رعایت میکند و متذکر میشود شوخی در حد اعتدال و کم آن مطلوب است، اما اگر از حد گذشت؛ نتایجی در پی دارد که قابل جبران نیستند و تا مدت ها باید به دنبال خلاصی از مشکلات ایجاد شده ناشی از آن باشید.
مضرات شوخی بی جا و بسیار
1. یاد مرگ مرا از شوخى و کارهاى بیهوده باز مىدارد!
علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرمایند: «آگاه باشید! به خدا سوگند که یاد مرگ مرا از شوخى و کارهاى بیهوده باز مىدارد.»
حضرت در این سخن شوخی کردن را در زمره بسیاری از کارهای بیهوده و بی ثمر قرار می دهند که انسان را از یاد آخرت غافل میکند. گاهی اوقات انسان آن قدر در شوخی و خندههای بی مورد زیادهروی میکند که دیگر جایی برای توجه به خداوند در دل آنها باقی نمیماند. در واقع شوخی بسیار مانند خنده زیاد دل را میمیراند.
2. مردى شوخى نکرد، جز آنکه پارهاى از عقل خود را بیرون انداخت.»
3. غلبه کردن شوخی در انسان تصمیم جدی او را در کارها باطل کند.»
4. شوخی بسیار نشانه نادانی است.»
5. مزاح و شوخی سبب جدایی است و کینه در پی دارد.»
6. آفت هیبت و شکوه انسان مزاح و شوخی است.»
7. کسی که شوخی بسیار کند، وقار و سنگینی او کم شود.»
8. کسی که شوخی کند او را سبک شمارند.»
اما جدای از مضرات شوخی زیاد برای شخصیت و تعالی روحی انسان، شوخی میتواند در بسیاری از موارد مفید باشد. هرچند که شاید تشخیص جایگاه شوخی بهجا کار سختی باشد، اما شوخی درست و به موقع خالی از فایده نیست.
موقعیت و جایگاه شوخی
نکته ای که همیشه باید در شوخی کردن مد نظر داشت موقعیت و جایگاه آن است. آیا واقعا فضا و موقعیت ظرفیت شوخی ما را دارد؟ یا شوخی کردن در این فضا باعث سبک مغز جلوه کردن ما میشود؟ اما اگر شوخی همراه با نکاتی ظریف باشد قطعا تبعات فوق را در پی نخواهد داشت. در بسیاری اوقات انسانها در شوخی بر ارزشهای اخلاقی پای نهاده و با شوخی یکدیگر را به تمسخر میگیرند و با بیان خلقیات منفی افراد حاضر، بذر کینه میکارند.
گاهی اوقات نیز افراد در شوخی های خود ادب را لحاظ نمیکنند و این شوخی وقار و متانت آنها را خدشهدار میکند.
حربهای مفید برای ایجاد روابط دوستانه و محبت آمیز
اما اگر این شوخی برای تلطیف فضا و ملازم با اخلاقیات و رعایت ادب و بدون تمسخر گرفتن افراد باشد؛ فواید بسیاری هم به دنبال خواهد داشت. شوخی میتواند یکی از حربههای مفید برای ایجاد روابط دوستانه و محبت آمیز باشد. انسانها میتوانند با شوخیهای خود سنگینی فضا را بشکنند و روابط را نزدیکتر سازند.
از عوامل مهم موفقیت سخنرانان
شوخی می تواند یکی از عوامل مهم موفقیت سخنرانان باشد. وقتی خستگی و بی حوصلگی در مخاطب سرایت کرده و روحیه خواب آلودگی در همه محیط نشت یافته است؛ یک شوخی کوچک میتواند محیط را برای ادامه سخنرانی فراهمتر کند. نکتهای که بسیاری از سخنرانان از آن غفلت میکنند و بازدهی سخنان خود را پایین میآورند.
در نتیجه می توان گفت در شوخی کردن باید حد اعتدال را رعایت نمود تا از مضرات بی شمار آن در امان بود و از فواید آن بهرهمند گردید.
کلام اخر :
ز شوخی بپر هیز ای با خرد که شوخی تو را آبرو می برد
خوانندگان عزیز به طور اتفاقی داشتم دفتر یادداشتهای دوران کارآموزی تربیت معلم رو ورق می زدم به یه داستانی رسیدم که فکر میکنم بیان اون خالی از لطف نباشد.
آن هم این روز ها با این اوضاع و احوالی که بر مردم حاکم شده و ... بگذریم ،
این داستان رو استاد ادبیاتمون در کلاس درس اینطور گفت :
وقتی میخواهیم به دیگران «نه» بگوییم، میترسیم که احساساتشان را جریحه دار کرده یا ناامیدشان کنیم یا حتی بدتر، دیگر دوستمان نداشته باشند. در این مورد هم مثل همه کارهای دیگر، با تمرین مهارت بیشتری پیدا خواهید کرد.
برای اینکه «نه» گفتن برایتان راحتتر شود، این راهکارها را امتحان کنید.
#1 کلمه «ممنونم» را اضافه کنید
بااینکه کلمه «نه» به تنهایی خیلی خشن است اما اضافه کردن یک «ممنونم»، آن را بسیار دلپذیرتر میکند. وقتی از شما میخواهند کاری را انجام دهید که نمیخواهید، از طرف مقابل برای اینکه به فکر شما بوده تشکر کنید. مثال: «نه ممنونم اما خیلی خوشحالم که من را برای همراهی دخترت به شهربازی انتخاب کردی.»
#2 یک برنامه دیگر پیشنهاد دهید
وقتی کسی از شما میخواهد کاری را انجام دهید که چندان رغبتی به آن ندارید، کار دیگری را پیشنهاد دهید که میتوانید برای او انجام دهید. مثال: «متاسفم نمیتونم هفته دیگه از پسرت نگهداری کنم اما اگه دوست داشته باشی میتونم از دوستانم بپرسم که وقت این کار را دارند یا نه.»
#3 وقت بخواهید به جای اینکه فوراً بگویید «بله»
(و بعد بخاطر آن پشیمان شوید)، از طرف مقابل بخواهید چند روز به شما وقت بدهد که فکر کنید. مثال: «خوشحال میشم کمکت کنم هفته دیگه انباری خونتو تمیز کنی اما نمیدونم برنامه هفته دیگم چیه. میتونم بعداً بهت خبر بدم؟»
#4 بگویید که نیاز ندارید
به جای اینکه بخاطر خوردن لازانیایی که خواهرشوهرتان مدام تعارفتان میکند، خودتان را اذیت کنید، بگویید که سیر شده اید. مثال: «الان سیر شدم ولی بدم نمیاد کمی با خودم ببرم خونه که بعداً بخورم.»
#5 ساده بگیرید
گاهی وقتها مودبانه ترین راه برای «نه» گفتن این است که خیلی ساده بگویید «نه»! بدون هیچ توضیحی. مثال: «متاسفم، نمیتونم»
مهمترین چیزی که باید بفهمید این است که گفتن «نه» کار زشت یا خودخواهانه ای نیست. درواقع اگر زیاد «بله» بگویید، ممکن است سلامت احساسی و جسمی خودتان را به خطر بیندازید و وقت کمتری را بتوانید صرف رسیدگی به کارها و اهدافی که برای خودتان مهم است صرف کنید.
ناتوانی برای «نه» گفتن همچنین ممکن است سطح استرس شما را هم بالا ببرد. براساس وبسایت کلینیک مایو (Mayo Clinic)، افراد باید قبل از متعهد شدن به انجام کاری میزان بله گفتن هایی که موجب استرس میشود را در نظر بگیرند. اگر «نه» گفتن برایتان سخت است، بعضی از این روشهای مودبانه را امتحان کنید. حتی میتوانید با یکی از دوستان نزدیکتان این کار را تمرین کنید.
یکی از وظایف مهم پدرها و مادرها تربیت صحیح فرزندان است، زیرا والدین اولین کسانی هستند که به فرزند خود درس زندگی می دهند.
روانشناسان معتقدند، رفتار و کردار خوب یا بدی که کودک در خانواده می آموزد، پایه و اساس شخصیت اخلاقی او را پی ریزی می کند. به همین دلیل پدران و مادران دلسوز سعی می کنند فرزندان خود را با روش صحیح تربیت نمایند، اما اینکه چه نوع تربیتی مورد تأیید روانشناسان و کارشناسان علوم تربیتی است جای بحث دارد. چون هنوز بسیارند خانواده هایی که فرزندان خود را به شیوه سنتی تربیت می کنند، در حالی که بسیاری دیگر شیوه تربیت سخت گیرانه قدیم را نمی پسندند و معتقدند که فرزندان را باید آزاد بار آورد.
تربیت سنتی همیشه جوابگو نیست.
دانش آموزان را باور داشته باشیم و یاور انان باشیم زیرا دانش آموزان علاقمند هستند تا با دبیران خود در فعالیت ها مشارکت نمایند و استعداد خود را به نمایش بگذارند. از آنجا که امور پرورشی با نبوغ و استعداد های دانش آموزان سرو کاردارد مربی توانمند می تواند با شناسایی استعداد دانش آموزان آنان را در انجام امور و برنامه ها مشارکت دهند و استعداد آنان را به فعلیت برسانند.